به!سلام!
خوش اومدین ...مزیّن فرمودین وبلاگ خودتون رو...
من اینجا گلچینی از تصاویر,موزیک ها,برنامه ها , داستان های کوتاه ,اس ام اس ها و خلاصه هر چی که فکر بکنید گرد اوری کردم
همچنین نتیجه ی وب گردی هام رو اینجا با ذکر منبع در اختیارتون میزارم ,منظورم برنامه هایی هستن که تو سایتای دیگه دانلود و تست کردم و ازشون راضی بودم...
ღ خلاصه اینکه با 1 نگاه اجمالی به این وبلاگ میتونین مطمئن باشین که زیباترین و جدیدترین ها رو پیش رو دارینღ
زیاد وقتتونو گرفتم؟!
این شما و این وبلاگ خودتون...
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
آخر قصه ی ما را همان اول لو دادند همان جایی که گفتند:یکی بود یکی نبود
به سراغ من اگر ميايي تند و آهسته چه فرقي دارد تو به هر جور كه دلت خواست بيا مثل سهراب دگر جنس تنهايي من چيني نيست كه ترك بر دارد مثل آهن شده است چيني نازك تنهايي من
:: موضوعات مرتبط:
پی ام ,
,
:: بازدید از این مطلب : 405
(من فقط فلش و عکسش رو امتحان کردم),بدون نیاز به عضویت و دعوت نامه,سرعت بسیاار بالا,قابلیت آپلود همزمان 5فایل
سایتی معتبر برای ثبت و خرید و دانلود انواع نرم افزار
تمامی لینک ها و نرم افزارها چندین بار تست شدن پس همه سالم و مطمئن هستن,جدیدترین ورژن هر نرم افزاری رو بلافاصله و به محض تولید قرار میدن,از هر گروه نرم افزاری بهترینش پیشنهاد و برای دانلود و یا خرید قرار داده شده,خرید از سایت کاملا مطمئن و بی دردسر صورت میگیره(خودم امتحان کردم),قیمت محصولات بسیاار ناچیز و مناسب هست و برعکس بسیاری از سایت ها ,این سایت از مطالب سایت های دیگه کپی برداری نمیکنه
سایتی باب دندون دانشجوهای رشته های مختلف
این سایت در واقع 1کارگاه هست برای رشته های دانشگاهی,میتونین نمونه کارهای دانشجوهای هم رشتتون رو ببینین از ترم 1 تا 8 و از دانشگاهای مختلف,مثلا واسه معماری من انواع اسکیس,کروکی,ماکت,معرفی کتاب,اموزش و.... رو به راحتی توی این سایت پیدا کردم,اگر دانشجویین حتما سر بزنید
مجهزترین و شیک ترین سرویس وبلاگ دهی
اختصاص 5 ادرس زیبا به وبلاگ شما,شما میتونین فایل هارو در خود سایت اپلود کنین و مجبور نباشین برین سراغ سایت های اپلود,سرویس عضو گیری , امتیاز دهی,نظر سنجی,چت باکس و خبر نامه که میدونین فقط مخصوص سایت ها هستن,تبادل لینک به صورت هوشمند و خارجکی و بسیاری از امکانات دیگه که فقط لوکس بلاگ در اختیار یوزرهاش قرار میده دستشم درد نکنه
:: موضوعات مرتبط:
معرفی سایت ,
,
:: بازدید از این مطلب : 612
من تصمیم گرفتم سایتای جالبی رو که بهشون بر میخورم رو اینجا لینکشونو قرار بدم تا بقیه هم استفاده کنن
از اونجایی که تقریبا همه ی وبلاگ نویس ها به سایتهای آپلود نیاز مبرم دارن بیاین از اینجا شروع کنیم.
(((((((((((قبل از اون 1 لحظه STOP
اونا که اعصاب ندارن نخونناا,فقط با فرهنگا,خوشکلا,خوش تیپا و با کلاسا بخونن (حالا اگه دلشو داری نخونن)
میخام اینو بگم
من اوایل که دنبال 1 سایت درست و حسابی واسه آپلود میگشتم ,1 حرکت خیلی زشت و زننده و شرم اور و شرم اگین و شرم افکن و... مشاهده کردم که همینجا اخطار میدم نکنین این کارو که نفرین یه ملت دنبالتونه.
بیشتر سایتای تبلیغاتی جدیدن یاد گرفتن واسه اینکه امار سایتشون بره بالا و همه ناخاسته برن و محصولات فروشگاهشون رو ببینن و شاااید (عمراً) سفارش بدن و فروشنده ذوق مرگ بشه میان و به رنگ زمینه ی سایتشون ,طوری که دیده نشه,کلی کلمه و جمله و واج و .. (که هیچ اثری از اون کلمه و امثال و مشتقاتش تو کل سایت و جد و اباد سایت دیده نمیشه )مینویسن .که جست و جو گرای کودنی مثل گوگل عزیز رو گول بزنن!
بعد این طوری میشه که شما کلمه ی "اپلود عکس" رو سرچ میکنین و مستقیماً هدایت میشین به صفحه ی پرداخت آنلاین هزینه ی after shave و ریش تراش به حساب بی صاحاب شده ی فروشنده ی محترم(ای نره پایین) .بعد هرچی میگردین میبینین خبری از فضای آپلود نیست.صبر کنید.ctrl+aرو بگیرین تا صفحه آبی بشه.بعله ! اون پایین نوشته آپلود عکس.نتیجه ی اخلاقی اینکه نکنین اینکارو.خب شاید 1 نفر عجله داره و این حرکت شما اونو عصبانی و سردرگم میکنه,چیزی هم ازتون نمیخره هیچ,شخصیت محترمتونم میبندن به رگبار فهش.نکنین این کارو.زشته.خلاصه از نفس افتادم تا بلاخره 1 سایت درست و حسابی پیدا کردم, که 2 روز بعد فیلتر شد.))))))
خوب.فعلا 3 تا سایت معرفی میکنم تا بعد.برای ورود به سایتها روی تصاویرشون کلیک کنید.
1.سایتی برای اپلود عکس
سرعت بالا __error به ندرت__اپلود همزمان تا سقف 15 تصویر__بدون نیاز به ثبت نام__فضای رایگان
2.سایتی برای یافتن غلط های املایی,گرامری و ... در متون لاتینی که به اون میدین
سرعت بالا__حساسیت بالا__توصیه هایی برای عملکرد بهتر شما
3.سایتی برای رو کردن دست افراد مخفی در یاهو
سرعت بسیار بالا__نشان دادن دقیق هر 3 حالت آف,آن و اینویز __نشان دادن اواتار شخص در هر 3 حالت__کارایی بسیار اسان و بی دردسر__احتمال خطا= 0
:: موضوعات مرتبط:
ویژه های سایت ,
,
:: بازدید از این مطلب : 488
من دیروز این مطلب رو تو خانواده سبز خوندم.1 نظرسنجی که نتیجش چیزی نبود که من حدس میزدم!!
توی ایران 1نظرسنجی انجام شده.طبق نظر 100 نفر از مردم 12 نفر از بازیگران ایران, به عنوان زیباترین چهره های سینمایی ایران انتخاب شدن. روم به دیوار نتیجه این بوده
...با تصاویر و فلش های جذاب، در مسنجر دوستان خود رو سورپرایز کنید
نصب و استفاده از برنامه واقعاً سادست و به طور خود کار بعد از نصب به صورت 1 نوار ابزار در مسنجر شما قرار میگیره
وقتی برای اولین بار یکی از عناصر این برنامه رو برای یکی از دوستان خود میفرستید.اون عنصر به صورت 1لینک برای دوست شما ارسال میشه و اون هم میتونه با 1 کیلیک و به سادگی اون رو دانلود بکنه و از اون به بعد همه ی عناصری که برای هم میفرستید با کیفیت عالی اجرا میشن
مطمئنم بعد از این آن را به دوستان خود پیشنهاد میکنید
از امکانات این برنامه
با تولید صدا ها ی جالب توجه دوست شما رو به پی ام جدید شما جلب میکنه
بازی های جذاب و سرگرم کننده و کوتاه برای شما و دوستتون
یک روز آموزگار از دانش آموزانش که در کلاس بودند پرسید: آیا می توانید راهی غیر تکراری برای ابراز عشق، بیان کنید؟ برخی از دانش آموزان گفتند با بخشیدن عشقشان را معنا می کنند. برخی «دادن گل و هدیه» و «حرف های دلنشین» را راه بیان عشق عنوان کردند. شماری دیگر هم گفتند: «با هم بودن در تحمل رنجها و لذت بردن از خوشبختی» را راه بیان عشق می دانند.
در آن بین، پسری برخاست و پیش از این که شیوه دلخواه خود را برای ابراز عشق بیان کند، داستان کوتاهی تعریف کرد: یک روز زن و شوهر جوانی که هر دو زیست شناس بودند طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند. آنان وقتی به بالای تپه رسیدند درجا میخکوب شدند.یک ببر بزرگ، جلوی زن و شوهر ایستاده و به آنان خیره شده بود. شوهر، تفنگ شکاری به همراه نداشت و دیگر راهی برای فرار نبود
رنگ صورت زن و شوهر پریده بود و در مقابل ببر، جرات کوچک ترین حرکتی نداشتند.ببر، آرام به طرف آنان حرکت کرد. همان لحظه، مرد زیست شناس فریادزنان فرار کرد و همسرش را تنها گذاشت. بلافاصله ببر به سمت شوهر دوید و چند دقیقه بعد ضجه های مرد جوان به گوش زن رسید. ببر رفت و زن زنده ماند.
ادامه ی غیر قابل پیش بینی این مطلب رو در ادامه مطلب بخون دوست من
:: موضوعات مرتبط:
داستان کوتاه ,
,
:: بازدید از این مطلب : 416
زن جوانی در سالن فرودگاه منتظر پروازش بود . چون هنوز چند ساعت به پروازش باقی مانده بود، تصمیم گرفت برای گذراندن وقت کتابی خریداری کند. او یک بسته بیسکوئیت نیز خرید و برروی یک صندلی نشست و در آرامش شروع به خواندن کتاب کرد...
مردی در کنارش نشسته بود و داشت روزنامه میخواند.
وقتی که او نخستین بیسکوئیت را به دهان گذاشت، متوجه شد که مرد هم یک بیسکوئیت برداشت و خورد. او خیلی عصبانی شد ولی چیزی نگفت.
پیش خود فکر کرد: «بهتر است ناراحت نشوم. شاید اشتباه کرده باشد.»
ولی این ماجرا تکرار شد. هر بار که او یک بیسکوئیت برمیداشت ، آن مرد هم همین کار را میکرد. این کار او را حسابی عصبانی کرده بود ولی نمیخواست واکنش نشان دهد.
وقتی که تنها یک بیسکوئیت باقی مانده بود، پیش خود فکر کرد: «حالا ببینم این مرد بیادب چکار خواهد کرد؟»
ادامه ی داستان را در ادامه مطلب دنبال کنید
:: موضوعات مرتبط:
داستان کوتاه ,
,
:: بازدید از این مطلب : 351
مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در خانه خدا (مسجد) بخواند.
لباس پوشید و راهی خانه خدا شد.
در راه به مسجد، مرد زمین خورد و لباسهایش کثیف شد. او بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. مرد لباسهایش را عوض کرد و دوباره راهی خانه خدا شد. در راه به مسجد و در همان نقطه مجدداً زمین خورد! او دوباره بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. یک بار دیگر لباسهایش را عوض کرد و راهی خانه خدا شد.در راه به مسجد، با مردی که چراغ در دست داشت برخورد کرد و نامش را پرسید.
مرد پاسخ داد: (( من دیدم شما در راه به مسجد دو بار به زمین افتادید.))، از این رو چراغ آوردم تا بتوانم راهتان را روشن کنم.
مرد اول از او بطور فراوان تشکر می کند و هر دو راهشان را به طرف مسجد ادامه می دهند. همین که به مسجد رسیدند، مرد اول از مرد چراغ بدست در خواست می کند تا به مسجد وارد شود و با او نماز بخواند.
مرد دوم از رفتن به داخل مسجد خودداری می کند.
مرد اول درخواستش را دوبار دیگر تکرار می کند و مجدداً همان جواب را می شنود.
مرد اول سوال می کند که چرا او نمی خواهد وارد مسجد شود و نماز بخواند.
مرد دوم پاسخ داد:
بقیه در ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط:
داستان کوتاه ,
,
:: بازدید از این مطلب : 309
لئوناردو داوینچی هنگام کشیدن تابلوی شام آخر دچار مشکل بزرگی شد : می بایست نیکی را به شکل عیسی و بدی را به شکل یهودا ،( از یاران مسیح که هنگام شام تصمیم گرفت به او خیانت کند )، تصویر میکرد . کار را نیمه تمام رها کرد تا مدل های آرمانیش را پیدا کند
تشریف ببرین ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط:
داستان کوتاه ,
,
:: بازدید از این مطلب : 370
یک روزیک دخترازدوست پسرش پرسید:من خوشکلم؟گفت:نه،پرسید منو دوست داری؟گفت:نه،پرسید اگه بمیرم واسم گریه میکنی؟گفت:اصلا،دختره اشک تو چشماش جمع شد،پسربغلش کردوگفت خوشکل نیستی چون زیباترینی،من دوستت ندارم چون عاشقتم،وقتی بمیری گریه نمیکنم چون منم مىميرم
.:.:.:.:...LAGOST.MAHTARIN.COM...:.:.:.:.
روزی فکر می کردم اگر او را با غریبه ای ببینم , شهر را به آتش می کشم ولی امروز حاضر نیستم کبریتی روشن کنم تا ببینم او کجاست
.:.:.:.:...LAGOST.MAHTARIN.COM...:.:.:.:.
سر جلسه ی امتحان، موضوع انشا این بود: " شجاعت یعنی چه ؟! " یکی از دانش اموزان روی برگه ی امتحان بزرگ نوشت: شجاعت یعنی این ! تمامی معلم ها به برگه ی اون دانش اموز نمره ی بیست دادن. میدونین اوندانش اموز چه کسی بود ؟ دکتر علی شریعتی
بقیه در ادامه ی مطلب
:: موضوعات مرتبط:
پی ام ,
,
:: بازدید از این مطلب : 390